محل تبلیغات شما

تاریخ این یادداشت را به یاد نمی آورم، ولی موضوع "تبلیغ دستگاه های فیاب" در واقع گنج یاب در رسانه های ایران همچنان داغ است. منتشر شده در نشریه " دانش تبلیغات".

***

همچنان كه تندباد سراغ سرو مي رفت , مرد عجله داشت . خاك را كنار مي زد . زن تمناي تماشا داشت و چنگال بر خاك مي كشيد .

زمين درد زايمان گرفته بود و آنها جز بيرون كشيدن نوزادي خفته در هزاران سال تاريخ , كاري بيش نمي دانستند .

از ميان ميليونها انسان , خفته يا بيدار , تنها همين 10 نفر زايش تاريخ را مامايي مي كردند . نشسته بودند تا كه تماشاي هويتي خفته در لايه هاي خاك سرخ ياگاه سياه , كشف ديگري را نويد دهد .

مرد اصرار داشت در اين نقطه كه خاكش سرخ است , تكه سفالي يا كه نقشينه اي و جامي زرين و سيمين , يافته مي شود و سكوت دوره اي از تاريخ , مي شكند .

آنها مي نشستند و مي كاويدند از سپيده دمان هر روز تا گاو گم غروب كه زايمان خاك را , مرهم باشند , تاكه زاده شود آنچه پاره اي از هويت ايران است .

چند سال داشتند , 5 هزار , 6 هزار يا كه بيشتر . سفال ها و تكه هاي جام را مي گويم , كه اينچنين سخت زاده مي شدند .

تندباد ,آخرين پيچ سرو بلند را دور زد و دور شد از آسمان زميني كه جيرفت نام داشت . هليل رود صدايش مي كردند يا كه محوطه اي دور اما از جنس ايران باستان , غرق در آثار تاريخي با سكوتي فروخفته در پس آنچه مي پنداريم .

                          ٭   ٭   ٭

اگر انسان يكباره زاده مي شود , خاك ايران هر دم آبستن زايش دوباره هويتي نامكشوف و ناپيداست و تنها مردمي آينده را مي سازند كه گذشته شان را بشناسند , پس زايش هر باره خاك و تاريخ , بهانه ما براي تودي دوباره است .

با اين همه چه سود وقتي كه ما همسايه آب و آينه تاريخ مان نيستم . ما دم به دم شكستن همان جام زرين و سيمين مي دهيم , ما چه خطاكاريم , كه اگر نبوديم , پاي هيچ غارتگر تاريخ به جبرفت باز نمي شد . كلكسيون هيچ غريبه اي جان نمي گرفت و بازارهاي دنيا , چوب حراج بر قامت مجسمه و كاسه پر نقش و نگار ايراني نمي زدند .

اگر چه مطبوعات ما در ميان نوشته هاي گاه بي جان شان كه سايه تكرار و ساكت گرفته است , گهگاه داغ مي شود , اما چه سود كه بر پيشاني بسياري از همين نوشته ها , تبليغ هايي مي بينيم از جنس ف و گنج يابي . اين تصوير ها , روياي گنج يابي را به بهانه فيابي , تبليغ مي كنند و كمتر فرياد و گله گذاري از ايران دوستان مي شنويم . تنها مانده است اخطارهاي پراكنده و نخ نماي بعضي مديران دستگاههاي فرهنگي مانند ميراث فرهنگي و وزارت ارشاد كه پنداري تكرار آنها همچون تهديد بدون تنبيه كودكان , نتيجه اي جز گستاخي ندارد . نشريه ها نيز بدون هراس از محروميت هاي قانوني , همچنان در انتشار تبليغات دستگاههاي فياب مي تازند .

مراجعه به آمار اداره كل تبليغات وزارت ارشاد درباره تكرار اين تخلفات مي تواند سرنخ هاي جديدي به دست دهد . گوشه هايي از اين آمار چنين است كه از مجموع بررسي تبلبغات مطبوعات در دوره زماني شهيور 1382 تا شهريور 1383 , از بين 34 رومه و نشريه تحت بررسي , 64 مورد تخلف مشاهده شده است . بيشترين تخلف با 29مورد درج آگهي دستگاه فياب (3/45 درصد ) در يك رومه چاپ صبح وابسته به دولت و كمترين تخلف (12/3 درصد ) مربوط به رومه اي است كه صبح ها منتشر و گفته مي شود وابسته به ارگان يا حزبي نيست .

هر چه هست , بر اساس اين گزارش آماري , 10 رومه چاپ كشور در صدر فهرست نشريه هاي مختلف در زمينه چاپ و انتشار تبليغات دستگاه هاي فياب قرار دارند .

                         ٭   ٭   ٭

اينك , هربار , مثل هرروز كه عده اي مثل همان 20 نفر بر خاك مي نگرند و زايمان زمين را ماما مي شوند , تبليغي از جنس ف , جان مي گيرد . چه اين كه , تيره چشمان سياه دل , نان خود را از كنار سفره غني غارت بر مي گيرند و روياي گنج يابي را چنان يك حسرت بزرگ , تبليغ مي كنند .

چنين مي شود كه هر وقت تندبادي وزيدن مي گيرد , ديگر نه آن مرد و نه آن زن كاوشگر , عجله نمي كنند و ترجيح مي دهند درسكوت , تاريخ را ازخاك بركشند .

نقش روزنامه‌نگاری "راه‌ حل‌گرا" در گزارشگری ویروس کرونا

دسترسی رایگان به ۷۰۰ عنوان کتاب دانشگاه کمبریج

10 پیشنهاد حرفه‌ای برای گزارشگری بیماری کووید- 19

مي ,كه ,اي ,تاريخ ,خاك ,ها ,مي شود ,از جنس ,يا كه ,گنج يابي ,تبليغ مي

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها